• سه شنبه 15 آبان 03

 علی اکبر لطیفیان

مدح ولادت حضرت عباس(ع) -(کار دارند عاشقان با شب)

676

امشب از تشنگی سخن دارم
که  از آن  آب  در دهن دارم

کار دارند عاشقان با شب
بهترين فرصت تمنا شب
مزد امشب نماز فردا شب
من مناجات مى کنم با شب
شب مناجات مى کند با ماه

سر ماه است عمامه خورشيد
دست ماه است نامه خورشيد
تن ماه است جامه خورشيد
ماه يعنى ادامه خورشيد
مى شود آفتاب شب ها ماه

سر و کارم که با سحر افتاد
جگر من به دردسر افتاد
خواب در چشم ها اگر افتاد
بار ما گردن قمر افتاد
همه خوابيده اند الا ماه

اشک هاى مرا جگر گفتند
به من از کودکى شرر گفتند
از ابوالفضل بيشتر گفتند
اشتباه است اگر قمر گفتند
تازه يک چشم اوست صدتا ماه

تا کنار حسين ما رفتيم
تا که باب الحسين را رفتيم
با ابوالفضل کربلا رفتيم
هر کجا رفت و هر کجا رفتيم
جلو انداخت کار ما را ماه

همه در محضرش وضو دارند
از سر کويش آبرو دارند
و توسل به دست او دارند
بعد ازين اهل بيت عمو دارند
چه عمويي -ببين- سراپا ماه

چشم هايش همان جلالش باد
ماه قربان آن جمالش باد
صلوات خدا به بالش باد
شير ام البنين حلالش باد
کيست عباس: کوه، دريا، ماه

بيشتر جلوه مى کنى در شب
مى شود با تو ديدنى تر شب
وقت وصل است وقت آخر شب
شب که از راه مى رسد هر شب...
ماه را مى کند تماشا ماه

وچه کوچه پى گدا مى گشت
سنگ در دست او طلا مى گشت
سايبان سه ساله ها مى گشت
آنقدر بين کربلا مى گشت
دور زينب به جاى زهرا ماه

غير از ام البنين نديده کسى
چشم او را نبين، نديده کسى
ماه را در زمين نديده کسى
هيچ جا اين چنين نديده کسى...
تشنه لب آفتاب، سقا ماه

چشم هايش به خيمه ها افتاد
مشک هم زير دست و پا افتاد
هيبتش از سر و صدا افتاد
دست هايش جدا جدا افتاد
شد ستاره ستاره حالا ماه

  • پنج شنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 2:42
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران