باید که با دعای ابوطالب
آرم به لب ثنای ابوطالب
باب ائمه همدم پیغمبر
جان جهان فدای ابوطالب
باید ملک ستاره بیفشاند
چون گل به خاک پای ابوطالب
باشد به مکه گر چه مزار او
در قلب ماست جای ابوطالب
اوصاف ما کم آورد از شأنش
پیغمبر و علی است ثناخوانش
اسلام بر ولایت او نازد
پیغمبر از حمایت او نازد
جود است سائل کرم و جودش
دریا هم از عنایت او نازد
هم شهر مکه دور سرش گردد
هم کعبه بر سقایت او نازد
توحید فخر کرده به توحیدش
تاریخ بر حکایت او نازد
در روی او فروغ ولی پیدا
آیینۀ جمال علی پیدا
اسلام بود، بود و نبود او
گویند اهلبیت درود او
انوار حیدر است به روی وی
پشت محمّد است وجود او
گفتار اوست نعت رسولالله
آیات سرمدی است سرود او
بر چهره میشکفت چو باغ گل
لبخند مصطفی به ورود او
با مسلمین کنند چو میزانش
سنگینتر است کفۀ ایمانش
الحق که اوست حامی پیغمبر
الحق که شخص اوست ابوالحیدر
هر کس که شک نمود به ایمانش
حتماً بوَد به دین نبی کافر
باور کنید بین همه اصلاب
صلب شریف اوست علیپرور
جز از صدف به دست نیاید در
هرگز خزف برون ندهد گوهر
از این پدر علی به وجود آید
تا نزد او ملک به سجود آید
تا بود دوستدار محمّد بود
تنها نه دوست، یار محمّد بود
تنها نه یار بود خدا داند
حامی و جاننثار محمّد بود
مثل علی که دور نبی میگشت
پیوسته در کنار محمّد بود
حتی به وقت مرگ وجود او
هر لحظه بیقرار محمّد بود
«میثم» که بوده مدحسرای او
چندین قصیده گفته برای او
- جمعه
- 15
- فروردین
- 1399
- ساعت
- 0:59
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه