• سه شنبه 15 آبان 03

 محسن راحت حق

ولادت امام زمان علیه السلام -(امشب بنایِ نوڪری دارم بر این در)

612

امشب بنایِ نوڪری دارم بر این در
حال و هوایِ قنبری دارم بر این در
خاکِ غبارِ تو شدم..دستم ڱرفتی
زان رو امیدِ سروری دارم بر این در

ای آخرین مردِ خدا..ڪن التفاتی
وا کن دری را بر گدا..ڪن التفاتی

امشب شبِ قدرِ تمامِ عاشقان است
در قلب هایِ منتظر..رنگین کمان است
پرسیدم از چرخ و فلک ،این حادثه چیست؟
گفتا:شبِ میلادِ مولایِ زمان است

ای صاحبِ عصر و زمان دلشادم امشب
از هر چه اندوه و غم ست آزادم امشب

ای کاش چون گردی به دامانِ تو بودم
یا لااقل ریزه خورِ خوانِ تو بودم
ای کاش دعوت می شدم در خانه ی عشق
ای کاش من گهواره جنبانِ تو بودم

با مقدمت معنا گرفته باغِ جنّت
شیعه گرفته با قدومِ پاکت عزّت

تو با طلوعت در جهان اعجاز کردی
ما را به شادی و شعف دمساز کردی
دیدی دخیلِ پایِ گهواره نشستم
چشمانِ رحمت را به ناگه باز کردی

ما را ببین چشم انتظارانِ شمائیم
از برکتِ چشمت پُر از شور و نوائیم

ای نقش بسته نامِ تو بر ڪهکشانها
عاجز ز مدحت مانده آقاجان زبانها
فوج ملک اوّل طوافت می کند بعد..
قنداقه ات را می بَرد تا آسمانها

دلواپست شد مادرِ با احترامت
با اینکه بودت نُه فلک ..عبد و غلامت

در انتهایِ شعر..قلبم تا کجا رفت
از سامرا برخواست تا کرببلا رفت
یک کودکِ ششماهه روی دستها بود
با یک سه شعبه رخت بست و تا خدا رفت

ای وای بر حالِ رباب و قلبِ زارش
ای وای از ششماهه ی نیزه سوارش

  • دوشنبه
  • 18
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 12:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران