• دوشنبه 3 دی 03

 امیر عباسی

شعر احوالات و زبانحال ذوالجناح بعد از شهادت امام حسین(ع) -(محشر به پا شد از آن غوغای الظَّلیمَه)

755
1

محشر به پا شد از آن غوغای الظَّلیمَه
سَر داد مَرکَب شاه آوای الظَّلیمَه

چون سوی خیمه آمد مرکب بدونِ راکِب
از درد ، شِیهه ای زد اسبِ بدونِ صاحب

کِی بانوان نِشینید در سوگ راکبِ من
بر روی خاک گودال افتاد صاحبِ من

دشمن قیامتی با تکبیر خود به پا کرد
شمرِ لعین و کافر ، سر از تنش جدا کرد

یالَم به خونِ پاکِ خون خدا خضاب است
بر پُرسِشِ سکینه ، اینگونه ام جواب است

دشمن عداوتش را ، بر عالمی نشان داد
بابای زخمیِ تو ، با کامِ تشنه جان داد

هرچند زنده ماندن بی صاحبم نَشاید
من منتظِر بمانم تا مُنتَظَر بیاید

من منتظِر بمانم با سوزِ سینه و آه
تا کَز حریم کعبه آید بَقیَّةُ الله

آری رِسد طلوع خورشید صاحبِ من
من مرکب و در آن روز مهدی است راکبِ من

او انتقام گیرد از خَصم پر زِ کینه
هم یاد کربلا و هم کوچه ی مدینه

یادِ دمی که آتش از در زبانه میزد
قنفذ گلِ علی را با تازیانه میزد

  • دوشنبه
  • 1
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 13:3
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران