• جمعه 2 آذر 03

 امیر عباسی

شعر عرض توسل به امام حسین(ع) وَ مرثیه بازگشت اسب بی صاحب به خیمه ها -(دلِ تنگم هوای یار دارد)

1994

دلِ تنگم هوای یار دارد
هوای مرقد دلدار دارد

دل تنگم بُوَد در بندِ دلبر
حسین بن علی سبط پیمبر

دل تنگم گرفتار غم اوست
به چشمانم غُبارِ ماتم اوست

بُوَد ذکر لبم با چشم گریان
حسین جانم حسین جانم حسین جان

حسین جان اِی که تو مرد نبردی
الا ای اُسوهٔ آزادمردی

تو مولای همه ، خون خدایی
قتیلِ وَعده گاه کربلایی

حسین جان گرچه من بی آبرویم
دلم را با گلابِ اشک شویم

حسین جان با غم و دردِ عَیانم
بده رخصت برایت روضه خوانم

چه روضه ؟ روضه ای جانسوز و دشوار
چه روضه روضه ای سخت و شَرَر بار

به نام نامیِ دادارِ خلقت
کنم آغاز این ذکر مصیبت

ز میدان باز آمد مرکب تو
گرفت آتش وجود زینب تو

چه غوغایی درون خیمه ها شد
تو گویی محشر کبری به پا شد

به زنها و بر آن اطفال مدهوش
چون آمد شِیههٔ اسب تو بر گوش

همه از خیمه ها بیرون دویدند
ولی سالار زینب را ندیدند...

  • چهارشنبه
  • 3
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 20:2
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران