یاحسین ای یگانه رمز حیات
ای به دستان رحمتِ تو برات
ای صفاتِ تو بهترینِ صفات
عشق از تو گشته واله و مات
راهِ سرخِ تو هست راه نجات
ای حسین جان جوانی ام به فدات
من به عشق تو مبتلا هستم
من گدای تو را گدا هستم
از همینجا که در نوا هستم
زائرِ خاک کربلا هستم
کن عنایت مرا زِ لُطف ، برات
ای حسین جان جوانی ام به فدات
بر سپهرِ قلوب مهتابی
نورِ رحمت به خلق می تابی
آستان کمال را بابی
همگان بنده و تو اربابی
بهترینی تو از تمام جَهات
ای حسین جان جوانی ام به فدات
شوره زارِ دل از تو چون گلشن
مهرِ تو نورِ وادیِ اِیمَن
دیده ام شد زِ نورِ تو روشن
تُربتِ مَقدَمَت به دیدهٔ من
طَلعَت کردگار را مِرعات
ای حسین جان جوانی ام به فدات
ذاکری اسم پاک اعظم را
بُرده ای دل ، نبیّ اکرم را
داده ای جرعه کامِ زمزم را
داده ای روح ، جسم عالم را
پَرتُوِ فَضل را تویی مشکات
ای حسین جان جوانی ام به فدات
جسم بی جانِ دهر را جانی
خونِ ربِّ رَحیم و رَحمانی
گرچه بر کوفیان تو مهمانی
بی کس و تشنه کام و عطشانی
از پیامت عُقول یکسره مات
ای حسین جان جوانی ام به فدات
خصلت تو وفا و غیرت بود
نهضت تو شکوه و عزّت بود
گرچه در ظاهرش شهادت بود
باطنش رحمت و سعادت بود
بی تو دین را نبود غیرِ ممات
ای حسین جان جوانی ام به فدات
خلق را گشتی از وقا هادی
دشمنِ ظلم و جور و بیدادی
نپذیرفته اي تو اِمدادی
بین گودال تشنه جان دادی
تا که دین گیرد از تو فیضِ حیات
ای حسین جان جوانی ام به فدات
- چهارشنبه
- 3
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 20:19
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه