• دوشنبه 3 دی 03


به بهشت جاودان نیست چو یار من نگاری

4800
2

به بهشت جاودان نیست چو یار من نگاری
چو پری ببیند او را رود از حیا کناری
 


{jcomments on}قدم ار به نخوت آرد به چمن که راست بیند ؟
قد و قامت از دوتایی ، به صنوبری ، چناری

عجب از وفور گل ها که چنین به چهره داری
نشنیده ام بیارد چو تو گلشنی بهاری

سر گیسویت به دستم همه شور چنگ دارد
عجب است پای شیری که ببسته ای به تاری

نخ چادر لطیفت که ز موی حوریان است
نکند که گرد کویی بنشاندش غباری

اگر از قدوم پاییز به رنج و محنت افتی
بشکیب چون ندارد به جهان بنفشه خاری

علی از نگاهت یارت ره بهره گیر و خوش باش
که کم است عمر آن گل که به باغ خانه داری



نبود غمی خدایا به امین که خوب داند
که حساب ما به محشر به بتول واگذاری

 

شاعر : امین مقامی

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:6
  • نوشته شده توسط
  • امین مقامی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران