این حدیث از گلشن جان آمده
طبق یک نَقلی ز سَلمان آمده
که امیر المؤمنین ، شیر خدا
شد شرفیابِ حضور مصطفی
عرض کرد ای حضرت خیر البشر
ای دو عالم از وجودت مفتخر
ای خداوند تعالیٰ را حبیب
صحنه ای با چَشم خود دیدم عجیب
چونکه رفتم خانه دیدم ای جناب
همسر معصومه ام رفته به خواب
بود، در آغوشِ او آئینه اش
رأس پر نور حسین بر سینه اش
هر دو بِینِ حجره ای بودند خواب
لیک میچرخید ، چرخِ آسیاب
ای وجودت مخزن اَسرارِ هو
چیست سِرَّش از برایم بازگو
او که بر لب بود ذکرِ یاربش
جلوه شد نَقْشِ تَبَسُّم بر لبش
گفت ، یابنَ عَم ، نمی دانی مگر
که خداوند بزرگِ دادگر
کرده مأمور عدّه ای از حوریان
تا قیامت در زمین و آسمان
کان ملائک از ازل تا به ابد
طبق اَمْرِ خالق حیّ صَمَدْ
بندگی حیّ سرمد میکنند
خدمت آل محمّد میکنند
کلّ ما فیها وِرا خدمتگرند
قُدسیان جمله غلام این درند
چونکه زهرا عصمتِ ذات خداست
در دو عالَم او فقط خیر النّساست
- پنج شنبه
- 4
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 17:1
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه