آفرید از مِهر چون جان تو را جان آفرین
گفت بر خود از ڪمالِ خَلق این جان آفرین
آفرین جان آفرین را ڪآفرید این جان پاڪ
هم بر این جان آفرین و هم بر آن جان آفرین
مرحبا بر خلق خالق باد و مصنوعے چنان
حبّذا بر خلق خالق باد و مخلوقے چنین
دست گوهر آفرین حق بہ دریاے ڪمال
در صدف پرودہ یڪتا دُرّ اعلا و ثمین
بحر فیض حق حسین و شهربانویش صدف
گوهر اعلا على، سجاد و زین الساجدین
مفخر شرع نَبے و نصّ معناے نُبے است
ڪُنیہ و القاب آن شاهنشہ دنیا و دین
بومحمد بوالحسن سجادِ آل مصطفا...
ڪز زڪاوت بُد زڪے و ، از امانت شد امین
چونڪہ شاہ تشنہ ڪامان شد شهید راہ حق
گشت اسیر دشمنان آن زادہ ے حبل المتین
در اسارت با عزیزان حرم همنالہ بود
ڪز غمِ ایشان غمین شد حضرت روح الامین
رفت در بزم یزید و سرنوشت جنگ را
بر زیان ڪفر و نفع دین رقم زد بس متین
ڪرد ڪاخ ڪفر و بیداد یزید از بن خراب
با بیان خطبہ اے اعجازگر ، سِحرآفرین
حق و باطل ڪرد اثبات و جهان آگاہ ساخت
تا ڪہ توّابین شدند او را هواخواہ و معین
فاتح و غالب شد از آن خطبہ در نزد یزید
ڪفر شد مغلوبِ دین زاعجاز سبط یاء و سین
نشر احڪام شریعت بود حڪم آن امام
گرچہ بُد محدودِ دشمن از یسار و از یمین
گر نبودے اختناق دورہ ے مروانیان...
مُلڪ دین خرم نمودے همچو فردوس برین
پند و اندرزش بوَد مسطورہ در ارشاد خلق
چون صحیفہ ڪآن بوَد مفهوم قرآن مبین
بر جبین زآن مُهر ڪز مِهر عبادت داشتے
زینت عُبّاد حق شد مرحبا مُهر جبین
در سجود او را همآوا بود در تسبیح حق
هم درخت و سنگ و ریگ و خار و خارا ماء و طین
شغل نیڪویش عبادت خواند چون عبدالملڪ
گفت خوش بر حال و شغل این امیر مُلڪ دین
دشمنش دشنام داد او ڪرد در حقش دعا
ڪاین بوَد خُلق عظیم و خوے خیرالمرسلین
خاتم و سرحلقہ ے عباد حق بود و نوشت
جملہ ے (الحمدللهِ علیٰ) نقش نگین
لعن و نفرین آل مروان را سزد تا روز حشر
بس جفا ڪردند بر آن پیشواے راستین
لعن و نفرین خدا و خلق بر شمر و یزید
هم بر ابن سعد و بر ابن زیاد و تابعین
خلق اگر بشنیدہ شرح قتل آل مصطفا
حضرت سجاد، خود مےدیدہ با عین الیقین
تا دم مرگ از نظر میڪرد بر آب و طعام
یاد بابا گریہ مےفرمود با حال حزین
در محرّم شد شهید آن رهبر آزادگان
ڪرد مسمومش ولید آن ڪافر پست و لعین
(شمس قم) را معرفت نبوَد بہ وصف آن امام
آن قدَر دانم ڪہ او بودهست زین الساجدین
- یکشنبه
- 7
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 8:55
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
سیدعلیرضا شمس قمی
ارسال دیدگاه