ظلمت شب سپری گشت و سحر نزدیک است
ناله ی دل به فلک رفت و اثر نزدیک است
ای دل از هجر مکن شکوه رسد وقت وصال
که شب صبر تو را صبح ظفر نزدیک است
دل بیصبر مرا وصل تو همچون خورشید
دوردست است ولیکن به نظر نزدیک است
کاروانا...! چه غم از بار گران و رَه دور؟
شوق دلدار به دل دار سفر نزدیک است
چند در وادی حیرت شده در خوف و رجا
قبس عشق، فروزان و شجر نزدیک است
کام فرهاد شد از تلخی هجران، شیرین
چو بُوَد عشق، حقیقی به شکر نزدیک است
تشنگان را که شده محو سراب باطل...
مژدهٔ رحمت حق دِه که مَطر نزدیک است
فجر توحید دمید از افق عشق و امید...
دفع کفر و ستم و فتنه و شر نزدیک است
وعدهٔ نصر من اللَّه که بود مژده ی فتح
البشارهْ که قریب است و دگر نزدیک است
عالمی در رَه ارباب نظر، منتظرند
که وفاداری ارباب نظر نزدیک است
رنجه از رنج ز مستان نشود برزیگر
که بهار آید و تحصیل ثمر نزدیک است
شهر علم است رسول و درِ این شهر علی است
فیض دیدار بَرد هر که به در نزدیک است
با ولای علی و آل (ع) بجو راه نجات
کاین خبر فوزِ عظیم است و خبر نزدیک است
(شمس قم) را چو به دل، نور ولایت تابید
ظلمت شب سپری گشت و سحر نزدیک است
- یکشنبه
- 7
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 9:36
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
سیدعلیرضا شمس قمی
ارسال دیدگاه