بنداول
ازآسمون تارو زمين نوره
بساطِ شاديِ همه جوره
شده ولادت وليِ عصرعج
سامره غرقِ شادي وشورهِ
همرهِ فاطمه،دارم اين زمزمه،رهبرعالمه
مهدي جان،مهدي جان
خورشيدِرُخِ او،بردستان بابا،لبخندِمَليحي
زَدبر روي زهرا
يامهدي يامهدي...
بنددوم
به شيعيان روحِ مناجاته
جمكرونش خونهٔ حاجاته
دعاي زهرا استجابت شد
مُنتقم مادرساداته
حيدرِديگري،ياكه پيغمبري،برهمه سَروَري،مهدي جان مهدي جان
آقاكِي ميايي، مولاكِي ميايي
بهرِانتقامِ، زهراكِي ميايي
يامهدي يامهدي..
بندسوم
ناخدايِ كشتيِ دين اومد
پورِاميرِمؤمنين اومد
ساقيِ مِيخونهٔ طاها شد
مِيِ خدايي رو زمين اومد
مست اين باده ام،به تودلداده ام،
ديده برجاده ام،مهدي جان مهدي جان
شيعه داره فرياد،اين جمعه كه مياد
تاشب نرسيده،كاشكي آقابياد
يامهدي يامهدي...
- یکشنبه
- 7
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 9:47
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
داود تیموری
ارسال دیدگاه