• دوشنبه 3 دی 03

 محسن راحت حق

متن شعر مناجات با امام زمان علیه السلام -(آمدم باز به دربار تو با حالِ خراب)

566

آمدم باز به دربار تو با حالِ خراب
ڪاش می شدکه شوم یارِ تو با حالِ خراب
ذرّه ای نیست لیاقت که شوم نوکرتان
نشدم آه خریدارِ تو با حالِ خراب
نظرِ لطف بفرما که اسیرم شب و روز
شده ام گرچه که سربارِ تو با حالِ خراب

چکنم چاره ندارم بجز از زار شدن
پس رضایت نده آقا تو به این خوار شدن

سالها رنج کشیدم به کمالات رسم
زیرِ دستانِ تو بر فیضِ عنایات رسم
سالها رنج کشیدم که شبی یا سحری
رخصتی داده و بر رزقِ ملاقات رسم
کی سرم را به سرِ شانه نهم صاحبِ عشق
فرصتی کی شود حاصل،به زیارات رسم

چکنم چاره ندارم بجز از ناله زدن
لااقل حرف بزن مُهر سکوتت بشکن

چاره کارِ مرا کاش دوایی بڪنی
محضرِ خویش مرا کاش صدایی بکنی
خسته ام منفعلم دربدرم رنجورم
کاش می شد که دلم را تو خدایی بکنی
بابی انت و امّی که تویی دار وندار
نیستم لایقِ این در که فدایی بکنی

آخرین مردِ خدا بی تو پُر از خستگی ام
دست من گیر سراسر همه وابستگی ام

  • سه شنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 10:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران