توئی که دلبر مائی، خدا کند که بیائی
توئی که قبله نمائی، خدا کند که بیائی
.
توئی که ملجاء کونی، توئی که نور امیدی
توئی که کان سخائی، خدا کند که بیائی
.
توئی که رکن و حطیمی، توئی که نفس سلیمی
توئی که عقده گشائی، خدا کند که بیائی
.
توئی که خوب و رئوفی، توئی که میر عطوفی
توئی که بحر عطائی، خدا کند که بیائی
.
توئی که میر حکیمی، توئی که شاه کریمی
توئی که صوت رسائی، خدا کند که بیائی
.
توئی که سرور و میری، توئی که مهر منیری
توئی که شاه ولائی، خدا کند که بیائی
.
توئی که منبع جودی، توئی که یار ودودی
توئی که آب بقائی، خدا کند که بیائی
.
توئی که زیب سپهری، توئی که احسن چهری
توئی که نور هدائی، خدا کند که بیائی
.
توئی که جوهر جانی، توئی که ورد زبانی
توئی که نای و نوائی، خدا کند که بیائی
.
تو ای همای سعادت، ترحّمی به ( هدایت )
تو یاور ضعفائی، خدا کند که بیائی
.
- دوشنبه
- 15
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 12:24
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمد هدایتی
ارسال دیدگاه