پارت اول
می بینم که بازم تو
توی بستر خوابیدی
تو هرشب با ناله هات
آتیش به من کشیدی
....
باشه
قسمت من همینه
بی تو
بمونم تو مدینه
اشکم
مثه سیلی روونه
حیدر
روی خاکا میشینه
....
پره غم شده خونه ی حیدر
زیر لب شده ناله ی مادر
سه ماهه که تو بستری زهرا
سه ماهه پره خون شده بستر
....
پارت دوم
این خونه با بیماریت
خیلی سرد و بی روحه
دست به دیوار راه میری
چونکه پهلوت مجروحه
....
زهرا
چرا بازم تب داری
هر دم
مثه بارون می باری
ای کاش
حلالم کنه بابات
ای وای
میدونست که بارداری
....
چرا از شوهرت رو می گیری
نکنه تو هم از علی سیری
اومده خونه قاتل محسن
با دیدن اینا تو می میری
....
پارت سوم
با دستای مجروحت
می دوزی یه پیروهن
غارت میشه حتی این
حسین میشه بی کفن
....
اونجا
کسی رحمی نداره
هرکس
تیغ و نیزه میاره
حتی
توی گودال حسین
سنگم
مثه بارون می باره
....
چیزی از پیروهن نمی مونه
تموم بدنش پره خونه
جلوی چشم تو می شه ذبحو
سه روزم روی خاک ها می مونه
- دوشنبه
- 15
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 16:50
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
شایان شیرافکن
ارسال دیدگاه