• پنج شنبه 1 آذر 03


متن شعر حضرت مهدی(عج) -(مستم ز حسن عشوه و حسن خرام تو )

457

مستم ز حسن عشوه و حسن خرام تو 
شیرین نگشته کام من از شهد کام تو 
آب حیات و زندگی و عیش دائمی 
باشد به بوسه های لب لعل فام تو 
گر قصد کشت من بکنی لا نگویمت 
گردن ز ما و , تیغهء تیز حسام تو 
در کوشش عالمی که نه افتد به دام کس 
من دلخوشم از آن که , فتادم به دام تو 
منّت گذار و در بگشای و مران ز خود 
آرم طواف روی تو , باشم غلام تو 
بی تو , جهان و عیش جهان را , برابری 
ناید به آن که , جرعه بنوشم ز جام تو 
مرغ دلم هوای تو را دارد ای صنم 
پر می کشد به قبّهء زرّین بام تو 
در دل نشسته ای , ز دل آگه تر از منی 
در هر طپش , به دل برود یاد نام تو 
در اوج عزّتیّ و به بالا نشسته ای 
بالاتر از سریر سلاطین مقام تو 
صبح و مسا , به رسم ادب , با خلوص دل 
یاد تو را نمایم و دارم سلام تو 
باشد تصدّق ات ز من حرمت شکسته شد 
دارد ( هدایت ) افسر سر احترام تو 

  • سه شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 11:31
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران