• سه شنبه 15 آبان 03


متن شعر فراق یار -(اگرچه پیشه کند چرخِ دون ،جفایم را )

415

اگرچه پیشه کند چرخِ دون ،جفایم را 
نگیرد از نگهم ، یارِ دلربایم را 
نباشم آنکه ، تمنّا کنم ، به غیر از یار 
هرآنکه داده مرا غم دَهد دوایم را 
شکسته خاطرم از گردش فلک امّا 
کجاست هم نفسی بشنود صدایم را 
طبیب اگر چه به رأیِ صواب مرحم داد 
خداست آنکه دهد ، از کرَم شفایم را 
چو در صلاةِ شَبَم مِهر تو به یاد آمد 
شنید تا به سَحَر، مرغِ شب دعایم را 
تو شمعِ مجلسِ مایی و خود نمیدانی 
فروغ رویِ تو روشن کند سرایم را 
بگیرد آنکه بُوَد دستگیر، دستت را 
به غیرتِ تو کند ، پای بند، پایم را 
به گوش باد صبا با کنایه گفتم دوش 
سفارشی بکند ، با فلک ، صبایم را 
سخن ز پرده برون در قصیده باید گفت 
اگر... غزل کند این ناله ها ، نوایم را 

  • سه شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 11:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران