کی می شود به حال خرابم دعا کنی
نام مرا میان قنوتی صدا کنی
.
عمری است کوچه گرد دیار محبتم
شاید دلت بسوزد و شاید عطا کنی
.
با درد هم نشینم و با غصه هم دمم
شافی تویی شود که مرا هم دوا کنی؟
.
خواهم که جان دهم به رکابت امیر عشق
آیا شود که حاجت من را روا کنی
.
سر تا به پای غرق گناه و ضلالتم
آقا تویی که با بدیم خوب تا کنی
.
ای زائر شکسته دل شهر غصه ها
کی می شود که قسمت من کربلا کنی
.
.
- سه شنبه
- 16
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 11:46
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
ارسال دیدگاه