• پنج شنبه 1 آذر 03


مناجات آخر رمضان -( می سوزه قلبم این شبا از درد)

727
2

اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَةِ وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ

وَاَهْلَ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَاَهْلَ التَّقْوى وَالْمَغْفِرَةِ...

.

#مناجات



می سوزه قلبم این شبا از درد

بارونه چشمـام می بـاره نم نم

نزدیک شـدیم به روزای آخـر

این سُفره داره جمع میشه کم کم

.

توو سرنوشتِ من شبای قدر

تقدیرِ سالِ دیگه چی بوده..؟

یعنی نوشتن اهلِ تقوا شم..؟

از دستِ نَفْسم میشم آسوده..؟

.

کاشکی شهادت قسمتم میشد

داشتم یه جو مردونگی، غیرت

توو مُصحفِ اعمال من حک بود

سـربازِ خـوبِ دوره ی غیبـت

.

یه لحظه ام چِشْم بر ندار از من

می خوام پیشِ لطفت نَرَم از یاد

مشهـد، زیـارت، قسمـتِ من کن

مهمون کنـم یه روضـه گوهرشاد

.

شبهـای آخـر رو بـه پایانه

دارم توو سینه یه غمِ جانکاه

میخوام واسه توبه شفیعم شه

دستِ منـو دامـانِ ثـاراللّه

.

از من نگیر درکِ مُحرّم رو

دور از تو میشم خیلی سر در گُم

اذنم بده با روضـه ی اکبـر

تا که بمیـرم مـن شـبِ هشتـم

.

یاربّ به عصـرِ روز عاشـورا

یاربّ بـه اون اذکـار ِ در گـودال

از روی تَل أمَّن یُجیب می خوند

یاربّ به زینب که میرفت از حال

.

یه مادری با ناله ای جانسوز

میـگه بُنَیّـه کُـشتنـت. مظلـوم

لبْ تشنه سر از پیکرت بُردن

از جرعه ی آبی شدی محروم



#وحید_دکامین

  • چهارشنبه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 6:27
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران