بانوی عشق ، صبر و حیا وامدار توست
باغ بهشت ، زنده به بوی بهار توست
زین ابی و زهره ی زهرای اطهری
منظومه ی زمین و زمان در مدار توست
معلوم شد ز خنده ی روز ولادتت
عشق حسین فاطمه دار و ندار توست
«ترویج دین به خون گلوی حسین شد» 
تکمیل دین به گیسوی آشفته کار توست
فریاد تو تداعی شمشیر حیدر است
در شام و کوفه خاطره ی اقتدار توست
فتوای عشق بود که پیشانی ات شکست
در پیش دوست این سند افتخار توست
یک نصف روز باغ تو پژمرد از عطش
هر لاله جلوه ای ز دل داغدار توست
پر میکشید روح تو و همسرت شنید 
نام حسین لحظه ی آخر شعار توست
در مدح تو کلام کمیل است نارسا
ناقابل است شعر من اما نثار توست 
- چهارشنبه
 - 1
 - مرداد
 - 1399
 - ساعت
 - 1:29
 - نوشته شده توسط
 - محدثه محمدی
 
- شاعر:
 - 
                            
کمیل کاشانی
 

                
                
                                
                                
                                
                                
                                
                                
    
    
    
    
                
                
ارسال دیدگاه