از دور می رسد جرس قافله به گوش
آید صدای هر نفس قافله به گوش
می آید از مسیر خطر کاروان ببین
یک قافله شکسته دل و نیمه جان ببین
یک قافله که رنج فراوان کشیده است
بر دوش ، بار ماتم و هجران کشیده است
آغوش وا کنید شهیدان کربلا
شد اشک و آه و زمزمه مهمان کربلا
اکبر کجاست محمل زینب رسیده است
زانو زند که قامت عمه خمیده است
قاسم کجاست اهل حرم را صدا کند
عباس کو که محمل زینب به پا کند
اصغر کجاست تا که ببیند رباب را
این دفعه جای آب نبیند سراب را
آمد سپاه زینبت از شام یا حسین
از شهر سنگ و سیلی و دشنام یا حسین
چرخی بزن دوباره و سیر سپاه کن
این کاروان خسته ز غم را نگاه کن
هر چند با حکایت جانسوز آمده
اما ببین سپاه تو پیروز آمده
برخیز و شرح واقعه ی این سفر بپرس
از لحظه های زینب و داغ و خطر بپرس
از کوفه و خرابه و زندان و بزم عام
از کوچه های تنگ و شلوغ دیار شام
از آتشی که بر روی آئینه ریختند
از سنگ ها که بر سرم از کینه ریختند
صد بار خواهرت به خدا مرد و زنده شد
وقتی که گوشواره ای از گوش کنده شد
مهمان رسیده است برادر نگاه کن
این خیمه های سوخته را رو به راه کن
- سه شنبه
- 7
- مرداد
- 1399
- ساعت
- 16:0
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
کمیل کاشانی
ارسال دیدگاه