هیچ می دانی که غفلت هست جبران ناپذیر
یا که کُفرانِ دو نعمت هست جبران ناپذیر
نعمتِ اوّل ..ولای مرتضی شاهِ نجف..
دوری از شاهِ ولایت هست جبران ناپذیر
نعمتِ دوّم..مجالس که در آن ذکرِ علیست
لحظهای دوری ز هیئت هست جبران ناپذیر
سعی کن گرد و غبارِ خانه ی مولا شوی
مطمئنم ترکِ عزّت هست جبران ناپذیر
بی ولایت زندگی کردن سرانجامش بلاست
پافشاری روی ذلّت هست جبران ناپذیر
حرف از غیرِ علی و آلِ او گفتن خطاست
این چنین گفتار و صحبت هست جبران ناپذیر
زودتر..خود را رسان بر قلعه ی حُبّ ِ علی
لحظه ی مردن..ندامت هست جبران ناپذیر
(بی ولای مرتضی در دو جهان دلواپسی)
(با امیر مومنان هرجا که خواهی می رسی)
من علی را دوست دارم چون خدا فرموده است
رهبرم باشد چرا..چون مصطفا فرموده است
درشبِ معراج با صوتِ علی صحبت نمود
گفتگویی این چنین اصلاً خدا فرموده است
عشقِ این دردانه ی هستی ..جلاها می دهد
حقّ ِ مطلق..عشقِ او را کیمیا فرموده است
سوره ی الحمد را با دقّتِ ویژه بخوان
با زبان بی زبانی..اهدنا فرموده است
مدحِ مولا را خودِ قرآن گواهِ اعظم است
در فضیلت های او حق آیه ها فرموده است
آیه ی تطهیر در وصفِ علی و فاطمه ست
حق مخاطب..این دو را در اِنمّا فرموده است
سوره ی انسان تجلّیِ فداکاری اوست
بُهت این آئینه را در هل اتی فرموده است
(با ولای مرتضی عزّت فراوان می رسد )
(تا که می گویی علی الطافِ یزدان می رسد)
شاکرم از اینکه مولایم علیِ مرتضاست
خرّم و شادم که آقایم علی مرتضاست
مستی ام کامل شود با جرعه ای از جامِ او
ساقی و هم جام و صهبایم علی مرتضاست
غرقِ در احسانِ اویم غرقِ در لطفِ کریم
بی نهایت تر ز دریایم علی مرتضاست
خوف از رفتن ندارم خوف از محشر چرا؟
مطمئنم آخر ..امضایم علی مرتضاست
جلوه ای دارد ز نقشِ حضرت پروردگار
خلقتِ بسیار زیبایم علی مرتضاست
نامه ی اعمالِ من با حُبّ ِ او تزئین شود
در حقیقت شاخه طوبایم علی مرتضاست
زندگیِ بی علی اصلاً به دردی می خورد؟
زنده ام زیرا که مبنایم علی مرتضاست
(با ولای مرتضی بالا وبالا می روم..)
(یا علی می گویم و تا قلبِ طاها می روم)
- دوشنبه
- 13
- مرداد
- 1399
- ساعت
- 12:30
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
محسن راحت حق
ارسال دیدگاه