هرکه عاشق شد، فقط از دلبرش دم میزند
بر سر و سینه، به حکمِ عشق، محکم میزند
با همین گریه؛ بساطِ ظلم، ویران میشود
کاخِ استکبار را، یک آه، برهم میزند
از کراماتِ حسینی، هرکه، هرجا حرف زد
ظاهراً بسیار، اما واقعاً؛ کم میزند
میرسد روزی، کسی، با تیغِ براّن علی
پرچمِ اسلام را، بر اوجِ عالَم میزند
میرسد روزی، کسی، با دستِهای روشنش،
عاقبت، بر زخمِ بازِ هجر، مرهم میزند
.
از سرِ احسان نگاهی کن، دلِ بیتابِ ما
روز و شب، دارد فقط شورِ محرم میزند
- سه شنبه
- 14
- مرداد
- 1399
- ساعت
- 10:10
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
عادل حسین قربان
ارسال دیدگاه