ای یكه تاز عرصهی عشق و وفا، حسین
وی پاکباز پهنهی نَردِ بلا، حسین
گر خون بهای توست خدا، نی عجب از آنك
باشد رَهین خون تو، دین خدا حسین
پا هر كجا نهی مَلك آید ز پی، مگر
خاك رهت به دیده كند توتیا حسین
بیگانه كردیاش ز جهان و جهانیان
هر دل كه گشت، با تو دَمی آشنا حسین
الحق رواست فخر فروشد، به خسروان
هر كس بر آستان تو گردد گدا، حسین
عشقت عجین شده است در آب و گل وجود
بر لوح سینهها شده منقوش، "یا حسین"
گر جلوهای به محفل بی روح ما كنی
جان میدهیم در عوضِ رو نما حسین
جاوید باد یاد تو در دل كه جز تو نیست
فرمانروای مملكت قلب ها حسین
- پنج شنبه
- 18
- آبان
- 1391
- ساعت
- 4:33
- نوشته شده توسط
- مرتضی پارسائیان
ارسال دیدگاه