حلقه را کوبیدم و اعجاز را آغاز کرد
در به رویم حضرتِ موسی بن جعفر(ع) باز کرد
با تبسم بی گلایه با صفا بی ادّعا
مثل هر دفعه فقط لطف و کرم آغاز کرد
سائلانه آمدم جانانه تحویلم گرفت
گوشه ای از چشم خود را کار راه-انداز کرد
باز هم با دست خالی سر به زانو داشتم
دست هایم را گرفت و باز هم اعجاز کرد
بد به حال هر کسی که بخل کرد و با غرور
رو نزد بر این امام مهربان و ناز کرد
این منِ بی آبرو محض طوافش هفت بار
عشقِ مادر زاد را بر ساحتش ابراز کرد
دل کبوتر شد به قصد کاظمین و باز هم...
چند «یا باب الحوائج» گفتم و پرواز کرد!
#ألسلام_علیک_یا_موسی_بن_جعفر
#یا_باب_الحوائج_دخیلک
- سه شنبه
- 21
- مرداد
- 1399
- ساعت
- 9:57
- نوشته شده توسط
- مرضیه عاطفی
- شاعر:
-
مرضیه عاطفی
ارسال دیدگاه