می روی آهسته تر..از چه شتابان می روی؟
گر چه ای هستیِ زینب سمتِ جانان می روی
ُ
می روی آقا دلِ زینب به همراهِ شماست
وان یکادی خوانده ام حالا که میدان می روی
انتظارت را کِشَد صدیقه ی کبرا ،حسین
علتش اینست آقاجان، خُرامان می روی
اندکی آرام تر تا که ببوسم حنجرت
نامِ مادر آمد و مانند باران می روی
کاش می شد تا که مذبوحت شوم ای نورِ عین
ملتهب از ماندنِ خود، مست و حیران می روی
دختر خود را بغل کن لحظه هایِ آخری
من چه گفتم که چنین لرزان و گریان می روی
بر سرِ ماها چه می آید عزیزِ فاطمه
می روی آهسته تر از چه شتابان می روی
- پنج شنبه
- 23
- مرداد
- 1399
- ساعت
- 15:54
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
محسن راحت حق
ارسال دیدگاه