بسم الله الرحمن الرحیم
ای ماه تابان مظلوم حسین جان
کنج ویرانسرا میمیرم امشب
دیگر از زندگانی سیرم امشب
جان میدهم جان در کنج ویران
روی من از ستم گردیده نیلی
شمر دون بر رُخم زد ضرب سیلی
چشمانم از غم گردیده باران
ای پدر بر تنم باشد نشانه
ضربه ی کعب نی با تازیانه
پس کو تنت ای سلطان خوبان
یا حسین کُشته ی صوم و صلاتی
بر همه شیعیان باب نجاتی
جانت فدا شد با کام عطشان
یا حسین دستُ میگیرم به دیوار
راه رفتن به من سخت است و دشوار
از غم رسیده بر لب دگر جان
ای پدر جان چه شد طفل صغیرت
اصغر ان کودک نا خورده شیرت
در این عزا شد ( فرج) نوا خوان
**
شعر از : امیررضا فرجوند
- جمعه
- 31
- مرداد
- 1399
- ساعت
- 0:17
- نوشته شده توسط
- امیررضا فرجوند
- شاعر:
-
امیررضا فرجوند
سعید نصیریان
سلام
پنج شنبه 10 خرداد 1403ساعت : 02:11فایل صوتی با متن مطابق نیست