• پنج شنبه 1 آذر 03

 رضا قاسمی

شهادت حضرت رقیه(س) -( کنارِ زخم‌هایت زخمِ من انگار چیزی نیست)

2519
2


کنارِ زخم‌هایت زخمِ من انگار چیزی نیست
به جانِ چشمِ تو این چشم‌های تار چیزی نیست

ندارم آب؛ وقت شستشویت اشک‌هایم هست
ولی پیشِ سرت انگار این رگبار چیزی نیست

نپرس اینقدر، از من نیمه‌ی تاریکِ ماهم چیست ؟!
خسوفم را تماشا کن؛ نکن اصرار، چیزی نیست

به شوق دیدنت تازه زبان وا کرده‌ام انگار
بِ به جاجانِ تو این لکنتِ گفتار چیزی نیست

نخواه از دخترت تا روسری بردارد از مویش
که زیرِ سایه‌ی این چادرِ گلدار چیزی نیست

نبین بر گونه‌ام حکّاکیِ ذکرِ عقیقت را
به دستِ ساربان یک شب شدم بیدار، چیزی نیست

نپرس از گوشواره از النگو از گلوبندم
فقط یک چند باری رفته‌ام بازار، چیزی نیست

به هر کس خیمه‌ی سوغات را می‌گشت می‌گفتم
ببین گوشِ مرا؛ دست از سرم بردار چیزی نیست

گلِ سرخِ بدون ساقه در گلدانِ سرنیزه !
نبین پای مرا؛ این زخم‌های خار چیزی نیست

  • سه شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 13:57
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



سبک

شنبه 29 شهریور 1399ساعت : 14:20

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران