مادر! ز آقا و مولای جهان رخصت بگیر
لطف کن از بهرِ این دو نوجوان رخصت بگیر
ما دو تا را پر بده در آسمانِ کربلا..
بهرِ پرواز از میانِ آشیان رخصت بگیر
جانِ ما را پیش کش کن برای شاهِ دین
جانِ ما ناقابل است از شاهمان رخصت بگیر
تابِ ماندن نیست اصلاً ای صبورِ اهل بیت
خواهشاً از بهرِ این دو ناگران رخصت بگیر
یک قسم بر مادرت وا می کند صدها گره
گر که مقدور است با قدّ کمان رخصت بگیر
ما دو تا راخرج کن پای حسین ابن علی
پس بیا تا که توان داری توان رخصت بگیر
می رسد بر گوشمان انگار نجوای علی..
تا شود راضی امیر مؤمنان رخصت بگیر
با شهادت سربلندت می کنیم ای عاقله
بهرِ ما از این امام مهربان رخصت بگیر
- سه شنبه
- 4
- شهریور
- 1399
- ساعت
- 15:46
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
محسن راحت حق
ارسال دیدگاه