كاش فارغ ز ظواهر باشيم
خادم و نوكر و ذاكر باشيم
يک حسينيه ى سَيار شويم
وقف تعظيم شعائر باشيم
سينه زن هاى وفادار كجان؟
نوحه خوانهاى جگردار كجان؟
عَلم هيئتِ مان مئ گويد:
سينه چاكان علمدار كجان؟
منبر، اهلِ دلِ عالم خواهد
روضه خوان اشک مداوم خواهد
موكب و دسته و هيئت ياران
شورِ ذاكر ! دَمِ ناظم خواهد
ما كه با باورمان سينه زديم
در غَم دلبرمان سينه زديم
با شهيدان خدايى هرشب
گوشه ى سنگرمان سينه زديم
غفلت از عرض ارادت هرگز!
غفلت از ذكر مصيبت هرگز!
شَهر را باز سيه پوش كنيد
شهرِ بى روضه و هيئت هرگز!
- یکشنبه
- 23
- شهریور
- 1399
- ساعت
- 19:7
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
سید محمد میر هاشمی
ارسال دیدگاه