• سه شنبه 15 آبان 03


ورود کاروان به کربلا -(کاروان در مدار می آید)

446


کاروان در مدار می آید
بر سر آن قرار می آید
فخر این روزگار می آید
وه! چه با اقتدار می آید

شیر بهر شکار می آید


هان خبر دار! این سپاه علی‌ست
مست از جذبه نگاه علی‌ست
کودک و پیر در پناه علی‌ست
تحت فرماندهی ماه علی‌ست

او که با ذوالفقار می‌آید


تیغ در دست، یاعلی به زبان
پادشاه زمین، امیر زمان
تحت فرمان او هم این و هم آن
لشکرش مثل رود در جریان

وه! چه با افتخار می آید


دشت انگار غرق احساس است
عطر سیب و شمیمی از یاس است
این که تصویر اشجع الناس است
پسر فاطمه است، عباس است

حیدر آشکار می آید


محضر آفتاب عالمتاب
لشکری مثل کوه، پا به رکاب
جان نثاران حضرت ارباب
همه از شوق وصل در تب و تاب

لشکری جان نثار می آید


می رسد کاروان به شور و نوا
دل اهل حرم پر از غوغا
نام این دشت چیست اهل ولا؟
ماریه غاضریه کرب و بلا

غصه ای ناگوار می‌آید


دل هفت آسمان پر از خون شد
خاک عالم به چرخ گردون شد
نفس جبرئیل محزون شد
که چرا در حصیر مدفون شد؟

صحبت از اضطرار می آید


بعد از آن وای بر یتیم حسین
چشم نامحرم و حریم حسین
وای از ماتم عظیم حسین
لعن بر دشمن لئیم حسین

که پی گوشوار می آید


چارده قرن آسمان خون است
کفن نسل شیعه گلگون است
حال شیعه اگر دگرگون است
به همین چای روضه مدیون است

شیعه پای قرار می آید
                                                               محمد جواد خراشادی زاده

  • سه شنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 0:38
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران