شُکر حق عاشق ِ آقای زمانیم هنوز
از ازل بنده ی عشقیم و همانیم هنوز
ما که در حسرت رویت زدل و جان سوختیم
چونکه از عشق تو ما سیل روانیم هنوز
ناله از حُب تو کردیم و ولیکن به جفا
ما زاعمال خود ای شاه نگرانیم هنوز
بهتر از کوی تو ما را نَبُوَد جای دگر
گرچه بر کوی تو ما بار گرانیم هنوز
خجل از روی تو باشیم و دگرحرفی نیست
ما ولی با تو بر آن عشق نهانیم هنوز
داغ بر سینه ی عشاق خود آقا مگذار
پرده بگشا ؛ گر چه قدر ِ تو ندانیم هنوز
- شنبه
- 29
- شهریور
- 1399
- ساعت
- 13:9
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
رضا ترابی گیلده
ارسال دیدگاه