بابی انت و امی، میمیرم واست جان آقا
درو وا کن اومد واست، توی روضه مهمان آقا
زائر تو که خدا هم هست
توی کشتی تو جا هم هست
خونه زاد توام آقا جون
مادرت مادر ما هم هست
همه کسمی حسین ارباب، دل به هوات پر میگیره
تو نفسمی حسین ارباب، بی نفس آدم میمیره
من که با اسمت مانوسم، تو هم آقا داری دوسم
تو ذبیح العطشانی و ، لب خشکت رو می بوسم
سلام ای بهجت قلب من
بذا یک ذره محل به من
منو مشمول شهادت کن
بده احلی من عسل به من
روح و تنمی، نفس با تو، گرفتن اونم با تو
بالاتر از این ، به تو سوگند، همیشه میمونم با تو
فدای قد عباس و، جذبه ی توفانیش آقا
جون میدم واسه چشماشو، چهره ی نورانیش آقا
نوکرم اصل و نسب دارم، اسم اربابو به لب دارم
من غلام آقام عباسم، واسه اینه که ادب دارم
منو کرم ابوفاضل، ساقی ابناءالزهرا
مثه حرم ابوفاضل، ندیده هیچکی تو دنیا
- سه شنبه
- 15
- مهر
- 1399
- ساعت
- 22:1
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
مظاهر کثیری نژاد
ارسال دیدگاه