?️بند اول
منم مثه آهوی سرگردون
پناه آوردم به تو ای آقا
جز حرمت نمیرم هر جایی
که تکیه گاهمه تو این دنیا
برام تویی لیلی منم مجنون
جون خودت خیلی دوست دارم
بِهِم محبت داری تو من هم
به این محبتت بدهکارم
یادمه پشت پنجره فولاد
حاجت قلبیمو طلب کردم
دستمو پر کردی و من رفتم
نذاشتی دست خالی برگردم
یادمه آخرین زیارت رو
تو حرمت عرض ارادت رو
جون جوادت قَسَمت دادم
خواستم ازت قول شفاعت رو
امام رضا امام رضا آقام
?️بند دوم
تو مثه خورشیدی و به قلبم
نور شما همیشه میتابه
واسه زیارت حریم تو
دلم چه بیقرار و بیتابه
اونجایی که دلم میشه آروم
تو حرمت صحن گوهرشاده
اونجایی که صف میکِشن مردم
تو حرمت پنجره فولاده
یکی برات آورده اشکاشو
یکی از این زمونه دلگیره
خودم دیدم مریضی رو که از
تو شفاشو گرفته و میره
اون یکی اومده میگه آقا
بیا و از کارم گره وا کن
نزدیکه اربعین شده بازم
برگ براتمو تو امضا کن
امام رضا امام رضا آقام
?️بند سوم
منم همون که به تو مدیونه
زائرته ولی پریشونه
از راه دوره اومده پابوست
دست خالی نمیره میدونه
خیره شده به گنبدت آقا
ته دلش یه عالمه درده
غیر تو که دوای درداشی
نداره هیچکس و که برگرده
یادمه پشت پنجره فولاد
ازت یه کربلا طلب کردم
همونجا دستمو گرفتی و
نذاشتی دست خالی برگردم
یادمه از بدیم گذشتی تو
وقتی که به خودم بدی کردم
راهم دادی تو حرمت آقا
نکردی هیچ موقع منو تَردم
امام رضا امام رضا آقام
- چهارشنبه
- 16
- مهر
- 1399
- ساعت
- 13:20
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه