بنداول
هنوزم یادمه اون حال وهوا
شبی که با جمعی از هیتیا
مهمون آقا شدم ولی حالا
خیلی وقته که نرفتم سامرا
توی سرداب دل من خیلی وقته گیره
مرغ روحم توی اون صحن وسرا میره
تا میخونم زیارت جامعه کبیره
غصه های دلمو میدم بروز
تو خماریه زیارتم هنوز
به دلم تاکی بایدوعده بدم
منو اقا میبره حرم یه روز
اخرش سامرا پاکسازی میشه
ازوجود دشمنای کینه توز
یاوجیه عندالله
اشفع لنا عندالله
بنددوم
توی ماه رجب از خدا میخوام
توی ایام شهادت آقام
راه بیفتم پیاده تو جاده ها
ببینم توی مسیر سامرام
توی قلب بی قرارم حس پروازه
میرسم تا حرمی که داره آوازه
دوتا گنبد خوشکلن بی حدو اندازه
کفتر دلی که جلد گنبده
به امام هادی امشب روزده
میگه حاجت رواکن کبوترو
آخه از مسیردوری اومده
کفتری که زل زده به گنبدا
میخونه سایه نشینه مشهده
یاوجیه عندالله
اشفع لنا عندالله
بندسوم
آمریکا رو میکنیم خونه خراب
وقتی باشیم توی خط انقلاب
دشمنو بیچاره کردبانویی که
رفت بالای سکو با حفظ حجاب
حرف رهبر نمونه رو زمین مبادا
وقتشه که عملیت بدیم به حرفا
تا بکوبیم توی دهان امریکا
سسته ارکان حکومت یهود
اسراییل نابوده به زودی زود
میزنن دم از حقوق بشرو
ولی داعش و میارن به وجود
لکه ننگه میون منطقه
روسرخودشون اومده فرود
حرفم همینه بالله
هیهات من الذله
- جمعه
- 25
- مهر
- 1399
- ساعت
- 19:5
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
حسین نوری
ارسال دیدگاه