بند اول
درو واکن روی من صاحب خونه
گدا ت اومده ببین پنج شنبه شب
به سرم منت گذاشتی ای خدا
که رسوندی منو به ماه رجب
اتفاق قشنگیه
وقتی شب زیارتی نباشم از هییت جدا
ﺣﺴﻲ ﺩاﺭﻩ ﺑﻬﻢ ﻣﻴﮕﻪ
میکنه برآورده آرزوهامو امشب خدا
دردم همینه حالاکه
نشد بشم مدافع حرم دعام اینجوریه
نماز میخونم دورکعت
واسه سلامتیه اون مدافع توسوریه
میشه پیدا دل پر از گناه من تا میگیرم وضو
دارم حالا تو شب لیله الرغایب از تو گفتگو
جون مولا نبری ازگدای روسیاهت آبرو
الهی العفو
بنددوم
توشب آرزو ها از پلیدی
خونه قلبمو جارو میکنم
تو نیایش و مناجات ودعا
عطر سیب حرمو بو میکنم
چشای خیس ونم زدم
داره حکایت از دلی که میشه از غم بی شکیب
تو حسرت یه لحظشم
شبای جمعه قلب من میشه گرفتار حبیب
هرکاری میکنم ولی
به دربسته میخورم حرم نمیشه قسمتم
چند وقتی میشه که منم
تو لیست زایرای کربلا هنوز تو نوبتم
امشب داره دلم هوای پرزدن تو شهر کربلا
قلبم زاره بی طاقتم برای دیدن گنبد طلا
باز دوباره بی سروسامونم شدم به حسرت مبتلا
حسین وای
بندسوم
میون تلاطم سینه زنی
بازم اسمت رو لبم گل میکنه
انگاری زنگار قلبم پاک میشه
تا دلم میل توسل میکنه
دستمو ول نمیکنی اگه بازم مث گذشته با تو بد تا میکنم
تاعاقبت بخیر بشم خودمو آخرش تو قلب مادرت جا میکنم
به چی دلم رو خوش کنم بانماز قضا شدم میلرزه عرش کبریا
حالمو بدتر میکنه این خم وراست شدن که داره عمدتا بوی ریا
ممنونم که منو محل میدی وقتی میبینی حالمو
ممنونم که دست خودت بدن پرونده اعمالمو
ممنونم که آقا بهم بدی روزیه اشک سالمو
حسین وای
- جمعه
- 25
- مهر
- 1399
- ساعت
- 19:21
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
حسین نوری
ارسال دیدگاه