عمر چندين ساله ام اندازه يك دم گذشت
خوب شد عمرم ميان مجلس ماتم گذشت
ماه ها ما منتظر مانديم پاي ماه تو
چشم بر هم خورد ديديم اين محرم هم گذشت
رو سفيدم ميكند پيش تو اين موي سفيد
سر خوشم وقتي جواني ام سر اين غم گذشت
رفت زير پرچم امن حسيني هر كسي
خواسته ناخواسته از زير اين پرچم گذشت
شرط توبه گريه در روضه ست وقتي كه خدا
در ميان روضه ها از حضرت آدم گذشت
از سفر آمد بگوييد انتظارت را كشيد
يار ما يك روز اگر كه از سر خاكم گذشت
بيشتر ارباب ما لب تشنه لبيك بود
از فرات و دجله و از چشمه زمزم گذشت
هيچ جا همسايه ام هم سايه ي من را نديد
دست آخر خواهرت از بين نامحرم گذشت
- جمعه
- 25
- مهر
- 1399
- ساعت
- 19:39
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
یاسین قاسمی
ارسال دیدگاه