غزلی ناب...
در منقبت رسول گرامی اسلام
به بهانه شب میلاد
بوی عطر از قدم شاه جهان می آید
در گلستان غزل با هیجان می آید
شب میلاد شدو خواب زمستانی رفت
در بهاران، تب خورشید زمان می آید
آسمان مهر به دامان زمین می پاشد
نبض خاموش زمین با نوسان می آید
ساحل و بوسه ی دریا به لبش شورانگیز
لؤلویی از دل دریای نهان می آید
آیه در شأن حضورش شده نازل... به به!
در دل سوره ی احزاب، عیان می آید
خنده بر صورت جبریل نشسته، زیرا
قاصدی خوش خبر از سوی جنان می آید
مادری چشم به راه است و جهانی پیگیر
َشور عشقی به جهان وقت اذان می آید
مطلع شعر شده نام محمد امشب
بر زبان قلمم شعر روان می آید
غنچه خندان شود و ماه نمایان باشد
هرکجا نام و نشانش به زبان می آید
- دوشنبه
- 12
- آبان
- 1399
- ساعت
- 7:49
- نوشته شده توسط
- زهرا رضازاده
- شاعر:
-
زهرا رضازاده
ارسال دیدگاه