ای که آوره چشمان تو دریا میشد
غرق در نیل غمت حضرت موسی می شد
میرسی دست نداری وکسی از پس نخل
با عمودی، به سر راه تو پیدا می شد
همه دیدند به روی بدن تو هر تیر
با چه زوری بغل تیر دگر جا میشد
رفتی و باد سیاهی طرف معجر رفت
اول بی کسی زینب کبری میشد
رفتی و با همه غربت خود حس کردم
بی تو ای پشت و پناهم کمرم تا می شد
مادرم آمد و عطر نفس علقمه ات
پر طرفدارترین روضه دنیا می شد
منبع:سایت حسینیه
- سه شنبه
- 30
- آبان
- 1391
- ساعت
- 11:21
- نوشته شده توسط
- مرتضی پارسائیان
ارسال دیدگاه