• پنج شنبه 13 اردیبهشت 03

استاد حاج غلامرضا سازگار

ولادت امام حسن عسکری(ع) -(دور گل آمده یا فصل گلاب افشانی است)

467

دور گل آمده یا فصل گلاب افشانی است

بلبلان را به چمن زمزمۀ روحانی است

 

نقش بر هر ورق گل سور قرآنی است

آسمان خنده بزن ماه ربیع الثانی است

 

آفتابا به گل و باغ و چمن خنده بزن

نه به هر گل، به گل روی حسن خنده بزن

 

اختر برج ولایت مه تام آورده

مهر، با زمزمۀ نور سلام آورده

 

آسمان سجده بر آن ماه تمام آورده

بانوی عالم اسلام امام آورده

 

دُر توحید ز دُرج شرف آمد بیرون

گهر یازدهم از صدف آمد بیرون

 

یم فضل و شرف وجود به دنیا آمد

خلق را قبلۀ مقصود به دنیا آمد

 

حجّت خالق معبود به دنیا آمد

پدر مهدی موعود به دنیا آمد

 

دم به دم آیۀ قرآن شکفد از سخنش

نقش گلبوسۀ باباست عیان بر دهنش

 

دگران دیگر و فوق دگران این پسر است

دُرِ رخشندۀ والا گهران این پسر است

 

خلف صالح نیکو پدران این پسر است

پدر منتَظَر منتظِران این پسر است

 

طلعتش آینۀ طلعت احمد باشد

نجل پاک سه علی و سه محمّد باشد

 

آسمان شرف و فضل، قمر آورده

قرص خورشید در آغوش سحر آورده

 

این حُدَیت است که پاکیزه پسر آورده

پسر آورده نه، بر خلق، پدر آورده

 

خرّم آن نخل که یک باغ گل آمد ثمرش

صلوات همه بر ماه جمال پسرش

 

این گل باغ بهشت است و دو عالم چمن است

این همان جان جهان است و جهانش چو تن است

 

کنیه اش عسکری و نام نکویش حسن است

پای تا فرق حسن بلکه حسن در حسن است

 

تا ابد باغ دل و گلشن جان خرّم از اوست

به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست

 

این چراغی است که انوار فلک، هالۀ اوست

این بهشت است که حورا و ملک، ژالۀ اوست

 

هر کجا هست بهار از نفس لالۀ اوست

جان ما شیفتۀ او دل ما والۀ اوست

 

این گل سرخ جواد بن علی بن رضاست

که شمیمش به زمین و به زمان روح فزاست

 

وحی، از درج دهان ریزد هم چون گهرش

نور از مهر جبین خیزد همچون قمرش

 

علم از نخل سخن روید هم چون ثمرش

پرچم عدل جهانی است به دست پسرش

 

روی خورشید پی سجده به خاک در اوست

حسن عسکری و خلق جهان عسکر اوست

 

مهر رخ آینۀ داوریش می دانم

صاحب منزلت و سروریش می دانم

 

بر همه خلق جهان برتری اش می دانم

حسن بن علی عسکری اش می دانم

 

تا ابد عالم خلقت همه فرمانبر اوست

وحش و طیر و بشر و جن و ملک عسکر اوست

 

ای که بر سامره ات آمده از کعبه درود

سر تعظیم به خاکت ملک آورده فرود

 

کوه و صحرا و گلستان و یم و چشمه و رود

همه دارند به اوصاف تو پیوسته سرود

 

من و مدح تو و فرزند تو و آبایت

بلکه یک لحظه شوم زائر سامرّایت

 

من نه مدّاح بلکه سگ کوی توام

با همه روسیهی شیفتۀ روی توام

 

در هیاهوی جهان گرم هیاهوی توام

خار افتاده کنار گل خوشبوی توام

 

سائلم سائل لطف و کرم وجود شما

خاک زیر قدم مهدی موعود شما

 

من همه عمر دم از عترت طاها زده ام

هر چه جز خطّ شما بوده بر آن پا زده ام

 

آتشی بودم و یکباره به دریا زده ام

دست بر دامن ذرّیۀ زهرا زده ام

 

چه شود ای دو جهان عاشق درد و غمتان

دستگیری کند از (میثمتان) میثمتان

  • شنبه
  • 17
  • آبان
  • 1399
  • ساعت
  • 12:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران