من کیستم؟ فروغ سپهر امامتم
نورِ خدا و معنی سر ولایتم
هر جا که عشق جلوه کند ، حُسنِ یوسفم
هرجا عفاف پرده کِشد ، رازِ خلوتم
کوشیده ام به شوق ، مگر بانگِ شادیم؟
جوشیده ام به درد ، مگر آهِ حسرتم
از بند بندِ من به نوا خاست سوزِ عشق
یعنی که شورِ نای غم و سازِ محنتم
در بارگاهِ قدس ، نبرده است هیچ کس
حتّی فرشته ره به حریمِ جلالتم
از جلوهء عفاف به گردون ندیده ست
چشمِ ستاره ، پرتوی از رنگِ عفّتم
من زینبم ، سلالهء زهرای اطهرم
فرزندِ پاکِ فاطمهء عرش رتبتم
آن شیر دل زنم که به بزمِ یزیدِ دون
در هم شکست خصم ، ز نیروی صولتم
خوارم مَبین یزید به بزمت ، از آن که هست
ذرات کائنات ، گواه اصالتم
من زینبم سُلاله زهرای اطهرم
دختِ امام و زاده پاک پیمبرم
- یکشنبه
- 18
- آبان
- 1399
- ساعت
- 14:39
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
غلامحسین جواهری
ارسال دیدگاه