کیست زینب؟ جانِ محزونِ حسین
خواهرِ هم عهد و هم خونِ حسین
خلقتی از اصلِ عشق و اصلِ نور
طینتی ممزوج از عقل و شعور
گُلبنی ، مسندنشینِ باغِ عشق
لاله ای ، مرسوله بندِ داغِ عشق
پرتوش ، آئینه و آب و بلور
شبنمش ، دریای عشق و شطِّ نور
صبحِ خلقت ، لحظه میلادِ اوست
صورِ محشر ، تندرِ فریادِ اوست
پر طروات باغِ خلد از شبنمش
دجله ها جاریست از چشمِ غمش
باغِ دین آباد ز آبِ چشمِ او
کاخِ کفر ، آوارِ سیلِ خشمِ او
ریخت از چشمش در اینجا هر شهاب
در سپهرِ عشق گردید آفتاب
نور ریزد از جبینِ نامِ او
مهر تابد از طنینِ نامِ او
باغِ دین ، سرسبزِ نامِ زینب است
تاکِ عرفان ، مستِ جامِ زینب است
لیلةُ القدری که دانی ، شامِ اوست
والضُحی ، یک لحظه از ایامِ اوست
گر نبودی عزمِ زینب ، دین نبود
یا اگر بود ، احمدی آئین نبود
اوست آن بنیانِ مرصوصِ مبین
اوست عین و وجهِ رب العالمین
کیست این بر هم زنِ معیارها؟
برتر از اندیشه ها ، پندارها
عقل حیرانِ اوست ، آیا این زن است؟
یا تجلیگاهِ طورِ ایمن است؟
عاجزند الفاظ از توصیفِ او
باز ماند معنی از تعریفِ او
حدِّ زینب برتر از تعریفهاست
حدِّ این تعریف در حدِّ خداست
زینب ای محبوب و مفتونِ حسین
زینب ای اشک تو همخونِ حسین
زینبا ای اسوهء صبر و ثبات
زینبا ای اشکِ تو آبِ حیات
زینبا ای بر تو عقل و عشق مات
ای به حیرت ، بسته چشمِ کاینات
ای محمد را تداوم در پیام
ای علی را وارثِ مُلکِ کلام
ای نگهدارندهء دینِ رسول
ای تجسّم بخشِ فریادِ بتول
ای گلِ گلزارِ نابِ بوتراب
ای کلامت معنی فصلُ الخطاب
ای زبانِ تو زبانِ ذوالفقار
در بیان ، نطقت ، علی را یادگار
زینب ای جانِ امیرالمؤمنین
دستیار و یارِ زین العابدین
ای کلامت دلنشین معنای عشق
ای بیانت ، معنی شیوای عشق
راهِ حق با خطبه تو باز شد
این تداوم هم ز تو آغاز شد
در دلِ خلق از کلامِ دلنشین
پایه افکندی برای کاخِ دین
ریختی هر اشک ، مروارید شد
نی ، که هر اشکِ تو یک خورشید شد
سر زد از هر قطره اشکت ، صد بهار
تا به کوثر وصل شد این جویبار
دشتِ عشق اینک بهارستانِ توست
این ابد سرسبز جاویدان توست
شاهبازِ عزمِ تو بر اوجِ عشق
کشتی نوحت سوارِ موجِ عشق
خانهء عشقِ ابد دربستِ توست
این کلیدِ پربها در دستِ توست
عشق حیران و گریبان چاکِ توست
عقل هم وامانده ادراکِ توست
عشق ،شمعِ دل افروزِ توست
چشمه خورشید ، داغ ، از سوز توست
- یکشنبه
- 18
- آبان
- 1399
- ساعت
- 14:51
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محمدعلی صاعد اصفهانی
ارسال دیدگاه