بارونیه/ آسمون چشمامون
سهم عاشقا شده/ گریه های بی امون
بی تابه دل/ که شبای ماتمه
برای امام حسن/ سینه میزنیم همه
آقامون تکیه گاهِ، آسمون و زمینه
ولی تنهای تنهاس، توی شهر مدینه
بخدا اسم آقام، داده عزت به عالم
بفدای غریبیش، گریه و آه و نالم
آقام آقام حسن جان
گریونم از/ اشک چشای ترش
آقای کریم ما/ بی وفا بود همسرش
افتاده باز/ تو لحظه ی آخرش
یاد شبی که میرفت/ تو کوچه با مادرش
یه شب پر مصیبت، یه شب پر غم و درد
بسکه سنگینه روضه، آقای مارو پیر کرد
نمیگمچی شد اما، یه شب سرد و تاریک
حسن و کشته داغ، کوچه تنگ و باریک
واویلا واویلا
- سه شنبه
- 20
- آبان
- 1399
- ساعت
- 9:38
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
صادق اویسی
ارسال دیدگاه