آقا زِ پشت پرده برون آ ببینمت
بنما رخ محمّدیت را ببینمت
ای وارثِ رسالتِ طاها ظهور کن
تا اینکه در سراسر دنیا ببینمت
در انتظار آمدنت پیر گشتهام
هست آرزویِ قلبیِ من تا ببینمت
لطفی نما به عاشق چشم انتظار خود
یابشنوم صدای تو را یا ببینمت
اینجا برای مادرتان مجلسی بپاست
لطفی نما بیا که در اینجا ببینمت
امشب میان مجلس ما آمدی اگر
اصلا اجازه میدَهیام تا ببینمت؟
لایق نیَم اگرچه به من جلوهگر شوی
امّا بیا بخاطر زهرا ببینمت
چون روسیاهم و خجلم از نگاه تو
زین رو مراقبی که مبادا ببینمت
یکشب بیا به خوابم و منّت سرم گذار
تا لااقل به عالَمِ رؤیا ببینمت
(فیضی)غزل غزل به تودلبسته میشود
شاید که لابِه لای غزلها ببینمت
- شنبه
- 24
- آبان
- 1399
- ساعت
- 19:32
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
ارسال دیدگاه