• دوشنبه 3 دی 03

 محمد مهدی عبدالهی

شعر شام غریبان امام حسین (ع) -( چه غروبیست خدا، دلگیر است )

9309
34

شام غریبان-زبان حال زینب کبری(س)
چه غروبیست خدا، دلگیر است
زینب از زندگی خود،سیر است
سوی مقتل که نظر افکندم
نیزه ها خورده ،تنت تکثیر است
آمدم بوسه بگیرم،صد حیف
من رسیدم ولی یا رب،دیر است
تو کجا ،گودی گودال کجا
پیکرت سجده گه شمشیر است
زخم ها در بدنت حیرانند
هر طرف می نگرم یک تیر است
حال باید بروم تا کوفه
لیک در مقتل تو،دل، گیر است
غیرت الله ،بیا و بنِگر
اشک هایم به سما ،تبخیر است
خواستم بر بدنت خون گریم
مزد من ،این غل و این زنجیر است
چاره ای نیست غریب مادر
خواب جدم ،به خدا تعبیر است
سر ساقی و سر پاک شما
از نوکِ نیزه مرا تفسیر است
 شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • یکشنبه
  • 5
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 12:56
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران