اگرچه معتقد هستم مثال حضرت حافظ
جواب تلخ میزیبد لب لعل شکر خارا
اگرچه خنجر هجران اگر زخمی زند بر تن
شِکَر وَش تَر کند عشق غزل بارانِ لیلارا
اگر چه ناز لیلا را کشیدن کارمجنون است
وَ با آن میدهد صیقل دلِ محزون تنها را
ولیکن خسروِ بی سر که خون کردی دل نوکر
دگر آورده هجران سر تمام طاقت ما را
بگو ای شعر شوریده دگر تا کِی بگیرم من
برای دیدن کویت پریشان دست رویا را
بگو با اشک چشمانم که میریزد به دامانم
چقدرآشفته گردانم دلِ تنگِ غزل ها را
اگر این غم که من دارم زهجرت برجهان آرم
به آتش میکشانم من همه خشکی وُ دریا را
ببین اشکم که میریزد به روی دفترم او هم
ندارد طاقت آن را کِشَد این بار عظمی را
گذار از نبضِ آغوشت بگیرد نبضِ من آرام
بگیر از قلب بی جانم،غم وُ تشویش وُ غوغا را
- یکشنبه
- 2
- آذر
- 1399
- ساعت
- 16:20
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
سید مرتضی پیرانیان
ارسال دیدگاه