• سه شنبه 15 آبان 03

 قاسم نعمتی

شب جمعه -(شب های جمعه نیمه شب ها تا سپیده)

624

شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده
بر روی اسرارش خدا پرده کشیده
از راه می آید زنی قامت خمیده
لب میگذارد روی حلقوم بریده

فریادهای یا بنی پا بگیرد
حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد

روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد
یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد
جایی برای بوسه ی مادر ندارد

گیسوی خود را ریخته روی گلویش
مادر بود اینگونه شکل گفتگویش

گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ
برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ
دیدم خودم در عصر عاشورا بنی
افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ

من بی وضو موی تو را شانه نکردم
حالا به دنبال سرت باید بگردم

از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد
ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد
از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد
آیه آیه نذر قرآنت به هم خورد

راه تو را در گودی گودال بستند
بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند

  • جمعه
  • 7
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 20:48
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران