از چشمهای تارمان اشک است جاری
ای آسمان حق داری اینگونه بباری
هی داغ پشت داغ مهمان دل ماست
هی زخم پشت زخم.. ما و بیقراری
قد راست کن ای میهنِ در خون نشسته
هرچند آزرده تو را این زخم کاری
از دست رفت امروز فرزند تو؟! هرگز
او را به دست آورده ای امروز؛ آری!
چشم تو روشن احمدی! بزمی به پا شد
مهمان رسید آغوش وا کن شهریاری!
- یکشنبه
- 9
- آذر
- 1399
- ساعت
- 11:47
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
سید علیرضا شفیعی
ارسال دیدگاه