ایکه جز فخر و شرف از تو خداوند ندید
عبدِ صالح شدی و حضرت مولات خرید
راهکارِ نظرِ لطفِ خدا را دیدی؟
دیدی از اشکِ سحر نوبت دیدار رسید؟
کردی از خویش عبور و به خدا وصل شدی
برترین منزلتِ قرب، نصیبت گردید
ای خوش آن لحظه که روحت ز قفس بال گشود
جانِ شیرینِ تو تا مقصدِ مقصود پرید
حسرتِ کرب و بلا بر دل و جان تو نماند
این حسین است که بالا سرت از لطف رسید
پرِ پروازِ تو ، چون شهپرِ حاج قاسم شد
که طوافت به حرم هاست ترا فیضِ مزید
بسکه در علم و عمل، مکتشفِ ناب شدی
آخرین کشفِ تو شد کشفِ کرامات، شهید!
روزِ خونینِ تو ویروسِ بلا را ببرد
سرخیِ شهر ، شد از نیتِ پاک تو سپید
آنهمه سعی و تلاشِ تو ثمر داد چه خوب
علم و فناوری از جهدِ جوانان جوشید
پدرِ هسته ای! ای حضرتِ فخری زاده
علَمِ عِلمِ تو بر قله ی ایران رخشید
ثبت شد نام تو در زمره ی دانشمندان
یار ، برجسته ترین نام ترا داد نوید
پسرِ فاطمه عنوانِ شهادت دادت
این همان رابطه ی بینِ مراد است و مرید
آری اولاد علی، جنس ترا بشناسند
طالبِ جانِ عزیزِ تو شد اربابِ شهید
با دلِ فاطمی اَت، باب شهادت شد باز
اولِ فاطمیه عطر شهادت پیچید
حاجتِ صبحِ ظهور است که خون میخواهد
باز هم خونِ شهیدی به جهان روح دمید هسته
- دوشنبه
- 10
- آذر
- 1399
- ساعت
- 15:31
- نوشته شده توسط
- Fatemeh Mahdinia
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه