چند ماهه گلم پژمرده شده
از بی نفسی آزرده شده
این مدتی که رو میگیری ازم
میبینی علی افسرده شده
چند روزه با ناله میشینی و پا میشی
گریه میکنی تا با خودت تنها میشی
بی خوابی و بی تابی و میباری چرا؟
نیمه شبه بازم که تو بیداری چرا؟
تو چشمات حسِ، رفتن میبینم
سنگینه چشمات سنگینه سینم
پهلو به پهلو ، میشی میمیرم
از زندگی دیگه خیلی سیرم
بند دوم
تو کوچه ی ما ، تو هر خونه ای
بوی نونه و میجوشه تنور
اما بانوی ، خونه ی علی
گندم میزنه ، این روزا بزور
سفره خوبه وقتی همه جمع شن دور هم
این کوچه گرفت همه دلخوشی هامو ازم
دیگه نمیشه بشینه سر سفره گلم
از بس زدنش شده کمر فاطمه خم
لالا میخونه ، تو گوش زینب
گمونم باشه ، این آخرین شب
گیسو و شونه ، نازِ دردونه
مویی که آتیش ، اونو مسوزونه
بند سوم
با زینب من ، خلوت میکنه
میگه که دلت ، عادت میکنه
انگاری داره ، از کرببلا
از داغ حسین ، صحبت میکنه
حرف کفنه صدا میاد از نعلای نو
یکی میبره انگشتشو یکی سرشو
یکی میدَوِه با نیزه و دنبال سره
یکی میزنه با تازیونه خواهرشو
شروع روضه از این کوچه هاست
اولش کوچه تهش کربلاست
بین در و دیواره اون گودال
میبینم سری روی نیزه هاست
- دوشنبه
- 24
- آذر
- 1399
- ساعت
- 14:35
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
خادم الزینب
ارسال دیدگاه