• پنج شنبه 6 اردیبهشت 03

 حسین رحمانی

مناجات با امام زمان -(با غم گذشته روز و هم شام تارم آقا)

366

یا بن الزهرا....

با غم گذشته روز و هم شام تارم آقا
خیری نبوده بی تو  در روزگارم آقا

در اول مسیرم اما شدم زمین گیر
سنگین بُوَد گناهم؛ بر شانه بارم آقا

وقتِ عمل همیشه  بی عار و بی تفاوت...
... بودم اسیر غفلت  اهل شعارم آقا

دست مرا گرفتی صد بار از سر مهر
من در عوض چه کردم؟! حرفی ندارم آقا 

ای گُل گرفته از تو عطر و طراوتش را
دریابم اینکه مثلِ بیهوده خارم  آقا

نوکر به اسم آقا پیش همه عزیز است
من بی تو هیچ و پوچم ، بی اعتبارم آقا

بر باغ اعتقادم افتاده آفت شک
گم کرده راه و تشنه در شوره زارم آقا

دردِ حقیقی من  دوری از تو بوده
حقم بُوَد همیشه بیمار و زارم آقا

جز لحظه های سختی ، اسم تو را نبردم
اما همیشه بودی دنبال کارم آقا 

در ندبه هم برای تو گریه ایی نکردم
بوده برای دنیا داد و هوارم آقا

از من فقط نگیری این گریه کردنم را 
تا اشک روضه باشد سرمایه دارم آقا

***

جانم فدای مادر می سوخت پشت آن در
می گفت : من  برایت جان می سپارم آقا

پرسید حال او را ؛ حیدر شنید با آه: 
غصه نخور که اصلا دردی ندارم آقا

  • پنج شنبه
  • 27
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 12:15
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران